مدیریت و درونگرایی

یکی از کلیدی‌ترین نقش‌های مدیر محصول ایجاد ارتباطات مداوم با ذینفعان و تیم‌های مختلفه، حالا به این سوال فکر کنید که یک فرد درونگرا می‌تونه در نقش مدیر محصول موفق باشه؟ این سوالیه که به عنوان یک فرد متمایل به درونگرایی از خودم پرسیدم و می‌دونم چالش بسیاری از مدیران (محصول) دیگه هم می‌تونه باشه.

در تعریف من، درونگرا کسی است که قبل از نتیجه گیری یک موقعیت را عمیقاً تجزیه و تحلیل می‌کنه و دوست داره قبل از بیان هر نظری، افکاری ساختارمند داشته

و اما پاسخ، واقعیت اونه که پاسخ مشخصی به این سوال نمیشه داد، چون درون‌گراها (مثل برونگراها) ویژگیهای خاص دیگه‌ای دارند که می‌تونه اونها رو به یک مدیر موفق تبدیل کنه اگر از این ویژگیهای منحصر به فردشون به درستی بتونن استفاده کنن، البته این موضوع که فرد در کدوم نقطه از درونگرایی (به لحاظ شدت) قرار گرفته هم نکته مهمیه (تصویر رو ببینید)

خوب تجربه‌های من و همکارای شبیه من به این نتایج رسیده که:

اول اینکه به نقاط قوت خودتون به عنوان یک درونگرا آگاه باشید، نقاط قوتی مثل: حاضر در موقعیت ها بودن، خود شروع کننده بودن، تحلیلگر بودن، به دنبال ایجاد ارزش افزوده‌ بودن، دیدن آنچه دیگران کمتر به آن توجه می‌کنند و مدیریت زمان و انرژی.

حالا چطور از این نقاط قوت در جهت مدیریت موقعیت‌ها میشه استفاده کرد؟

  • جلسات خودتون را از قبل برنامه‌ریزی کنید
  • برنامه و اهداف روزانه داشته باشید
  • برای جلسات بزرگتر و در موضوعات حساستر دستور جلسه تعیین کنید
  • با توجه به اینکه تمایل به صحبتهای فی‌البداهه و یا غیر دقیق برای شما سخته، از ارائه‌ها برای کمک به نشون دادن کارهای بزرگی که انجام دادید استفاده کنید
  • فکرهاتون را با هم تیمی‌هاتون به اشتراک بذارید، این مسئله از ایجاد تلقی‌های منفی نسبت به شما جلوگیری می‌کنه
  • با توجه به علاقه شما به جزئی‌.گویی، با آگاهی سعی کنید حد میانه را (از کلی گویی و جزئی گویی) در نظر بگیرید
  • در هنگام بیان موضوعات به دیگران به جای تمرکز بر آن چه خودتان می‌پسندید به اینکه شنونده‌ها چه چیزی می‌پسندد تمرکزکنید
  • مهارتهای گوش دادن قطعا یکی از ابرقدرت های شماست! از اون به نفع خودتون استفاده کنید و کسی باشید که واقعاً در طول جلسات گوش میده. به غیر از آن، این مهارت کاملاً با نقش PM بودن مطابقت داره، چون شما اساساً در تمام روز به صحبت‌های تیم‌های مختلف، نگرانی‌ها و نیازهای آنها گوش می‌دید
  • از موضوع تحلیلگر و متفکر بودن به نفع خودتون به عنوان یک PM استفاده کنید، PM های کنجکاو معمولاً کسانی هستند که می تونن بیشترین ارزش را برای محصول ایجاد کنند. بنابراین، از این ویژگی برای پرسیدن سؤالاتی استفاده کنید که به طور طبیعی در ذهن شما ظاهر می شود

و در آخر اینکه، زمان آرومی رو برای خودتون در طول روز پیدا کنید، درونگراها قطعاً زمانی بهتر عمل می‌کنند که زمان و فضای خودشون رو برای تفکر در اختیار داشته باشن. در این زمان به کار، ایده ها و پروژه های خودتون فکر کنید. ساکت بودن برای شما بسیار مهمه چون باعث میشه ذهن شما دوباره ساختار خودش رو پیدا کنه

Age tech آینده‌نگری دوران سالمندی

در هر نقطه زمانی از زندگیتان که باشید بعید می‌دانم در نزدیکان و اطرافیانتان افراد سالمندی را ندیده باشید که یا از گردونه تکنولوژی و ابزارها و دستگاههای مرتبط با اون دور مانده‌اند و روز به روز بیشتر از قبل در حال به انزوا رفتن هستند و یا در بهترین حالت به سختی در حال کلنجار رفتن با محصولات تکنولوژی محور هستند تا بتوانند روی پای خودشان و در کنار جوانترها به صورت مستقل ادامه زندگی بدهند.

جمعیت جهان در حال پیر شدن است و مردم در سراسر جهان در حالی که عمر طولانی تری دارند، نوزادان کمتری به دنیا می آورند. پیش بینی نشان می‌دهد تا سال ۲۰۵۰ تعداد افراد بالای ۶۰ سال به ۲.۱ میلیارد نفر برسد که تقریباً یک چهارم جمعیت جهان است. این افزایش تعداد افراد مسن به این معنی است که جوانان کمتری برای حمایت از آنها نیز وجود خواهد داشت. همچنین به این معنی است که بیش از هر زمان دیگری ثروت در دست افراد بالای ۶۵ سال است.

وقتی از جامعه سالمندان صحبت می‌کنیم در واقع در حال صحبت از آینده زندگی خودمان هستیم و این نکته‌ی کلیدی ماجراست تا اهمیت این موضوع برایمان پررنگتر شود.

Age-tech ها به فناوری‌های دیجیتالی گفته می‌شود که بر اساس نیازها و خواسته‌های افراد مسن‌تر ساخته می‌شود، به عبارتی در طراحی این دست محصولات، نیازهای ویژه طیف سنی افراد مسن به عنوان اولویت در نظر گرفته می‌شود. این اصلاح مترادفهایی نظیر ElderTech، Gerontech، Gerontechnology هم دارد.

رویکرد تکنولوژی‌های Agetech میتواند شامل پوشش جنبه‌های ارتباطی، تسهیل گری در زندگی، مراقبت‌های جسمی و روحی، خدمات مالی و سایر فعالیتهای روزمره برای افراد مسن باشد.

کشور ژاپن از جمله کشورهایی است که در این زمینه پیشرو است و خدماتی تخصصی در حوزه محصولات تکنولوژی محور شنوایی، تغذیه، مانیتورینگ سلامتی، آموزش، سرگرمی و سایر موضوعات ارائه کرده است. لیستی از سرویس‌های ارائه شده در کشور ژاپن رو در لینک زیر می‌تونید مشاهده کنید

https://agetechjapan.economist.com/wp-content/uploads/2020/03/age-tech-map_0316-converted.pdf

یا در لینک زیر می توانید اکوسیستمی از راهکارهای نرم‌افزاری موجود را مطالعه کنید:

https://www.thegerontechnologist.com/wp-content/uploads/2020/03/2020-AgeTech-Market-Map-2.pdf

 

 

 

دوره مدیریت محصول ( یک روز از زندگی مدیر محصول)

مدیر محصول، یکی از کلیدی ترین نقش‌ها در تیم‌های نرم افزاری است با این حال همواره در سازمانها بر سر تعریف و تعیین حیطه وظایف آن با سایر نقش‌های دیگر تیم اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد. در این دوره بر آن هستیم تا به شفاف سازی تعاریف و حیطه وظایف مدیر محصول و سایر نقش‌های مشابه در تیم های نرم افزاری بپردازیم.
در این رویداد ۲ ساعت و نیمِ به دنبال بررسی ابعاد کاری یک مدیر محصول در یکی از روزهای معمولی کاری او هستیم.
به طور خلاصه محتوای این رویداد شامل سرفصل‌های زیر است:
·        نقش مدیرمحصول در تیم‌های نرم افزاری چیست؟
·        تفاوت نقش‌های مدیر محصول، مالک محصول، مدیر پروژه در چیست؟
·        حوزه‌های تمرکز مدیرمحصول کدامند
·        یک روز از زندگی مدیرمحصول چگونه می‌گذرد.
·        یک هفته از زندگی مدیر محصول چگونه می‌گذرد
·        مسیر شغلی مدیر محصول به چه صورتی است.
این دوره برای چه کسانی مناسب است؟
اگر یک مدیر محصول با سابقه در تولید انواع محصولات نرم ‌افزاری هستید و علاقمند هستید از دریچه نگاه یک مدیر محصول دیگه به این نقش پیچیده نگاه کنید.
اگر یک مدیر محصول با گامهای نوپا در مسیر کاریتون هستید و علاقمندید تا از تجربیات یک مدیر محصول دیگه استفاده کنید
اگر یک تحلیل‌گر، طراح و یا برنامه‌نویس علاقمند به حرکت در جهت مدیر محصول شدن هستید
اگر دانشجو هستید و دوست دارید بیشتر بشنوید و به خودتون کمک کنید تا مسیر کاریتون رو زودتر پیدا کنید
دعوتتون می‌کنم تا در دوره ” یک روز از زندگی مدیر محصول” شرکت کنید، این دوره برای شما تعریف شده تا با همدیگه در مورد نقش مدیر محصول و حیطه وظایف اون خیلی مختصر و مفید بیشتر بگیم و بدونیم و سرنخ‌های جدیدی رو برای بهبود به دست بیاریم.
کد تخفیف ۳۰ درصدی، با تعدادی ظرفیت محدود قابل استفاده برای علاقمندانی هست که از طریق این معرفی درخواست شرکت در دوره دارند. کد : n1400
همچنین تعدادی ظرفیت برای اون دسته از افرادی که برای پرداخت هزینه مشکلاتی دارند دیده شده که با ثبت درخواستشون در ایمیل Nazari.leilaa@gmail.com به صورت رایگان در این دوره شرکت کنند.

لینک ثبت نام در دوره: https://evnd.co/xucOV

برگزاری دوره در آکادمی بانکداری دیجیتال صاد

مدیریت محصول
سوپراپلیکیشن

آکادمی بانکداری دیجیتال صاد، با همکاری با بهترین موسسات آموزشی کشور نظیر سازمان مدیریت صنعتی و با بکارگیری تجارب و درس‑آموخته‌های مرکز آموزش علمی-کاربردی شرکت گسترش انفورماتیک ایران، به عنوان یکی از موسسات زیر مجموعه هلدینگ فن‌آوری و نوآوری صاد، دانش روز و مهارت‌های حرفه‌ای لازم به منظور توسعه بانکداری دیجیتال را به متقاضیان ارائه خواهد کرد.
ضمن تشکر از جناب آقای دکتر قشمی مدیر فرهیخته آکادمی، افتخار همراهی در برگزاری دوره‌های زیر را در کنار سایر اساتید محترم آکادمی دارم

دوره ۲ جلسه‌ای به مدت ۸ ساعت با عنوان مدیریت محصول در بانکداری دیجیتال
دوره ۱ جلسه‌ای به مدت ۴ ساعت با عنوان سوپراپلیکیشن‌ها و تحول دیجیتال بانک‌ها

جهت کسب اطلاع از دوره‌های در حال برگزاری و آتی آکادمی صاد، به لینک زیر مراجعه فرمایید

https://saad.holdings/Academy/

🧐 آناتومیِ مدیر محصول


یک- 🤠سری برای توسعه کسب و کار
بهترین مدیران محصول با درک عمیق نیاز مشتری و فرصت های بازار، محصولاتی قابل فروش و سود ده ایجاد می‌کنند
دو- 👀چشمانی برای دیدن جزئیات
مدیران محصول می‌دانند بهترین تجارب کاربران حاصل ارتباط عاطفی محصول با کاربر است پس با وسواسی ویژه به جزئیات نگاه می‌کنند

سه- 👃بینی برای کشف فرصت‌ها
کاربرد فعلی و نیاز آتی بازار در نگاه اول اغلب مخفی است. برای دیدن فرصت‌های مخفی به حس ششم و حسی ذاتی نیاز است، مدیران محصول گوشه‌ها را می‌بینند و راه پیشی از رقبا را کشف می‌کنند
 
چهار- 👄دهانی برای ایجاد ارتباط
مدیران محصولِ با نفوذ رهبری می‌کنند و آن هم نه با اختیارات رسمی. راه رسیدن به چنین نفوذی گفتگو و برقراری ارتباطات است
 
پنج- 👣پاهایی برای ایجاد تغییرات سریع
در زمانه‌ای هستیم که تغییر تنها ثابت است و نقشه‌های راه محصول طولانی ‌مدت متعلق به گذشته است. بهترین مدیران محصول از تغییر استقبال می‌کنند و هرگز اجازه نمی‌دهند که تنظیمات مکرر در اولویت و جهت، عزم آنها را متزلزل کند
 
شش- 🏋🏻ستون فقراتی مستحکم
مدیران محصول تکیه‌گاه محکم اعضاء تیم برای مواجه و پشت سر گذاشتن چالش‌های پیش رویشان هستند
 
هفت- ❤️قلبی برای همدلی
شاید مهمترین ویژگی یک مدیر محصول احترام عمیق و پایدار به کاربر و چالش‌هایی است که او با آن مواجه است. بهترین مدیران محصول از کاربران خود دفاع می‌کنند و در تلاشند تا زندگی آنها را در ابعاد مختلف بهتر کنند
 
هشت- 👂🏻گوش‌هایی برای کنجکاوی
بهترین مدیران محصول فعالانه گوش می‌دهند و موضوع را به تمامی دنبال می‌کنند. آنها می‌دانند که بهترین ایده‌ها به صورت غیرمنتظره مطرح می‌شوند و مهم‌ترین نیازهای مشتری آن‌هایی هستند که به طور ضمنی نشان می‌دهند

نه- 👏🏻دستانی برای کار در حوزه‌های مختلف
مدیران محصول در حوزه‌های مختلفی اطلاعات و دانش دارند (نه الزما استاد آن حوزه) در واقع بخشی از آنها میکل آنژ و بخشی دیگر داوینچی است

حداقل محصول دوست داشتنی MLP

ام-پی- وی یا حداقل محصول قابل ارائه به مشتری، به دلیل آن‌ که صرفا بر ویژگیهای اصلی محصول تمرکز می‌کند، به سرعت توسعه یافته و با هزینه کمی وارد بازار می‌شود، این تعریفی بوده که در سالهای گذشته کارکرد خوبی داشته است. اما حالا چطور؟ آیا باز هم این تعریف به همان خوبی کار می‌کند؟

این روزها توقع مشتریان از محصولات فراتر از رفع نیاز است. مشتریان به دنبال بهترین کیفیت و به دست آوردن حس خوبِ استفاده از محصولاتند.

موضوع را با یک مثال خودمانی‌تر می‌توان نشان داد، فرض کنید به منزل دوستتان رفته‌اید و از شما می‌پرسد چای میل داری؟ شما می‌گویید بله. او برای شما یک فنجان چای سیاه جوشیده می‌آورد! آیا این همان چیزی است که شما خواسته بودید؟ آیا چای نیست؟ هست. آیا گرم نیست و کافئین احتمالی شما را تامین نمی‌کند؟ می‌کند. پس مشکل کجاست؟ خوشحال نیستید و لذت نمی‌برید انتظار شما یک چای خوش‌رنگ و خوش‌بو و تازه‌دم بوده است.

چه باید کرد؟

زمانی که تصمیم گرفتید نسخه ام-وی-پی را روانه بازار کنید مطمئن شوید نیازهای کاربران را به خوبی شناخته‌اید مثلا در مورد دلپذیر بودن طراحی محصول، ایجاد حس مبتکرانه و یا سهولت و راحت تر کردن دغدغه‌های قبلی او مطمئن شوید. ایجاد حس دلپذیری در محصول آن را از سایر رقبا متمایز می‌کند و این چیزییست که در دنیای رقابتی به آن نیاز دارید.

قدم‌های تولید یک محصول دوست داشتنی چیست؟

گام ۱: بر چرایی محصول تمرکز کنید، یعنی پیش از افزودن ویژگیهای دوست داشتنی بودن باید مفید بودن و رفع کننده مشکل بودن را در مرکز توجهتان داشته باشد.

گام ۲: تیم خود را برای رسیدن به یک محصول دوست داشتنی آماده کنید، این مسیریست که همه اعضا تیم باید با عشق در آن قدم بگذارند و فلسفه آن را درک کرده و باور داشته باشند.

گام۳: چابک بمانید، ویژگی “حداقل” در ام-وی-پی و ام-ال-پی را ندیده نگیرید، هدف این است که در عین افزودن چاشنی‌های دوست داشتنی به محصول، از چابکی دور نشویم. این گام یکی از سخت‌ترین بخش هاست، چرا که مرز باریکی بین اینکه چه ویژگی را و با چه دقتی باید در محصول قرار بدهیم یا نه وجود دارد، تا هم بتوانیم هزینه‌ها را کنترل و هم زمان را مدیریت کرده باشیم.

گام ۴: حلقه‌های بازخوردی از مشتریانتان ایجاد کنید تا به سرعت نظرات و احوالات مشتریان را جمع آوری کنید و به سرعت دست به اصلاحات لازم در محصول بزنید.

حداقل محصول دوست داشتنی، حداقل نیاز مشتریان این روزهاست

 

 

MVP – ❤️MLP – 💰MMP 🚀


اریک ریس ایده  ام – وی – پی  را برای اولین بار مطرح و آن را اینگونه توصیف کرد
حداقل محصول پذیرفتنی، نسخه ای از یک محصول جدید است که به تیم اجازه می دهد حداکثر میزان فیدبک معتبر در مورد مشتریان را با کمترین تلاش جمع آوری کند
برخی از شرکت‌ها ترجیح می‌دهند از  ام – پی – وی  تنها به‌عنوان یک خروجی برای انجام تست‌های بتا استفاده کنند. استارت‌آپ‌ها عموما ام – پی – وی  خود را به عنوان اولین نسخه محصولشان راه‌اندازی می‌کنند

🚀 MVP  (Minimum Viable Product)
حداقل محصول پذیرفتنی – ورژنی از محصولتان که در واقع اولین لانچ محصول شماست. این ورژن دارای حداقل تعداد ویژگیهای قابل عرضه است و معمولاً فقط به عنوان یک ابزار آزمایشی استفاده می شود

❤️ MLP (Minimum Lovable Product)
حداقل محصول دوست داشتنی – شبیه به یک  MVP، اما با فکر و دقت بیشتر در طراحی و رابط کاربری. هدف آن حل مشکل است، اما در عین حال برای مشتریان هم لذت استفاده را ایجاد می‌کند

💰 MMP  (Minimum Marketable Product)
حداقل محصول قابل عرضه به بازار – این نسخه در واقع نسخه‌ای از MVP یا MLP است که به بازار عرضه خواهید کرد
در پست بعدی در مورد ام-ال-پی بیشتر خواهم گفت

گاو قهوه‌ای با کلاه بنفش – استراتژی

محصولات
به دنیا میان، رشد می‌کنند و روزی پایان زندگیشون فرا میرسه
چیزی که به وفور در شرکتهای مختلف می‌بینم محصولاتی هستند که در روزها، ماهها و سالهای ابتدایی عمرشون از دست میرن، در بین محصولات مرحوم شده، بسیاری محصولات وجود داره که لیاقت زندگی طولانی‌تری رو داشتند (حتما الان به محصول از دست رفته در مسیر شغلیتون فکر می‌کنید) اما بنا به اشتباهات عموما غیرفنی عمرشون به دنیا نبوده.
میشه در چرخه تعریف و تولید و فروش و نگهداشت محصول به دنبال مقصران مرگهای زودهنگام پرداخت ( و پرداخته شده اما ما گویا تا خودمون تجربه نکنیم رضایت به مطالعه و دریافت آموزش نمی‌دیم)
یکی از عوامل مرگ و میر زودهنگام محصولات در هفته‌ها و ماهها آغازین حیاتشون تعریف نامناسب MVP یا حداقل محصول قابل ارائه هستش. جایی که ما محصولمون رو یک گاو قهوه‌ای می‌کنیم در جهانی پر از گاوهای قهوه‌ای که در بین گاوهای شیرده قوی بازار له میشه و یا گاو بنفشی تولید می‌کنیم که انگشت نمای گاوهای قهوه‌ای میشه و تلاشهامون برای جدی نشون دادن گاو بنفش جواب نمیده. ما عموما در این مسیر صفر و یک هستیم و کمتر به خلق گاوی قهوه‌ای با کلاهی بنفش فکر می‌کنیم. البته قبول دارم ممکن تولید گاو قهوه‌ای یا بنفش به تنهایی جواب داده باشه اما داریم از مرحومان این مسیر صحبت می‌کنیم اون هم بر بخشی از مسئله تمرکز کردیم که داریم رودمپ تولید محصول رو می‌چینیم.
مسیر شغلی من نشون داده در بازار فعلی تولید گاو قهوه‌ای (محصولی که ویژگیهای اصلیش به خوبی کار می‌کنه) با کلاهی بنفش (محصولی که یک یا چند ویژگی نوآور و بارز و متمایز داره) رویکرد قابل قبولی حداقل در مرحله MVP می‌تونه باشه. و البته که این یک استراتژی صد در صدی نیست و بیشتر جنبه تجربه شخصی داره.
بیشتر در این مورد فکر کنیم و صحبت کنیم

مدیر محصول و چالش دورکاری

چالش دورکاری مدیران محصول

در دوران دورکاری یکی از موضوعات چالش برانگیز و دغدغه‌های منابع انسانی گونه‌ی تیمی، دورکاری مدیران محصول است.
بسیاری از نقش‌های سازمانی و تیمی به خصوص تیم‌های نرم افزاری می‌توانند با دسترسی به ابزارهای مختلف مدیریت تسک و منابع، فعالیت کاری خود را به صورت دورکاری انجام دهند، گرچه هیچ نقشی را نمی‌توان به صورت کامل از مزایای کار تیمی حضوری جدا دانست اما برخی فعالیت‌ها نظیر برنامه‌نویسی را با درصد بالاتری می‌توان در قالب دورکاری گنجاند. در مقابل نقش‌هایی مثل مدیر محصول یا مالک محصول که اصولا ۳ وظیفه اصلی آن تعامل و تعلمل و تعامل با تیم های مختلف است را به سختی می توان در زمره نقش های دور کار تعریف کرد.
گرچه دورکاری چنین نقش هایی مستلزم فراهم آوردن ابزارهای مناسب برای برقراری تعاملات با حداقل اختلالات معنایی در تسکها است اما به نظر می‌رسد که این قضیه بیش از وابستگی به ابزار به تغییر ذهنیت تیمی بستگی دارد اما چطور؟
یک مدیر محصول می تواند به صورت دورکار فعالیت کند اگر:
–         در انتخاب و استفاده از تکنیک‌ها و ابزارها خلاقیت به خرج دهد و به دنبال ابزارهایی برای نزدیکی سبک کاری تیمی با نیازمندیها باشد.
–         تعاملات صوتی و تصویری با اعضا تیم را از طریق ابزارهای عرف بالا ببرد.
–         در ارائه تسکها در قالب پلت‌فرم‌های انتخابی به اعضا تیم دقت و جزئی نگری بیشتری به کار گیرد چرا که ارائه تسک در قالب صرفا نوشتاری به اندازه گفتگو و مکالمه قدرت انتقال ندارد.
–         افراد تیم و موقعیت‌های ویژه آنها را بشناسد و در مواقع لزوم آنها رو مورد همدلی و همراهی قرار دهد و در حد امکان جلسات حضوری را فراموش نکند به عبارتی حضور به صورت دوره‌ای در محل کار را در لیست فعالیت‌های خود و اعضا تیم‌اش قرار داده باشد.
–         از درگیری‌های غیر ضروری و چالش برانگیز میان اعضا آن هم به صورت غیرحضوری اجتناب کند.
و به نظر شخصی من دورکاری مدیران محصول قابل اجرا خواهد بود اگر شرکت، تیم و مدیرمحصول تلاش بیشتری برای تطبیق پذیری و هماهنگی انجام دهند!

Elephant in the room

Elephant in the room

فیل در اتاق اصطلاحی است که به مشکل یا ریسکی اشاره می‌کند که به صورت واضحی وجود دارد و همه از آن آگاه هستند اما هیچ کسی نمی‌خواهد در موردش صحبت کند. این اصلاح مختصر اما عمیق در تعاملات کاری، در همه سطوح دیده می‌شود، زمانی که افراد برای به خطر نیفتادن موقعیت کاریشان و یا جایگاه اجتماعی کاریشان ترجیح می‌دهند در مورد مشکل واضحی صحبت نکنند.

این مسئله به محیط کاری محدود نمی‌شود در تعاملات دوستی و خانوادگی و حتی تعاملات اجتماعی روزمره هم به وفور دیده می‌شود. اما اشکال کار کجاست؟ مسائل و ریسکهایی که می‌بایست به موقع مورد نقد و بررسی و تصمیم گیری قرار گرفته شود آنقدر با تاخیر بررسی مواجه می‌شود که فیل مسئله عصبانی شده و اتاق و بعضا افراد مطلع را در زیر پاهای سنگین خود له می‌کند.

فضایی در کار و فضایی در دوستی (و ایده‌آل فضایی در جامعه) نیاز است تا فیل‌ها اجازه ورود و یا ماندگاری نداشته باشند.