نگاهی متفاوت به سرویس‌های BNPL

رویکردهای گاها کاملا متفاوت با تفکر و حرکت بیزینس ما می‌تونه جذب کننده ایده‌های جدید و بکر باشه تا سرمنشا تحولاتی که بعضا ما رو چندین قدم از هم‌اندیشان جلوتر می‌بره قرار بگیره، مطلبی که در ادامه می‌نویسم نگاه جالب و متفاوتی به مقوله سرویس‌های BNPL یا Buy now, pay later یا الان بخر بعدا پرداخت کن رو بیان می‌کنه و از دغدغه هوشمندانه‌ای میگه که ما هنوز به اون گرفتار نشدیم اما کشورهایی که در تکنولوژی جلوتر از ما حرکت می‌کنند رو به دلیل درگیری به فکر واداشته.

 این که ما به عنوان یک مصرف کننده یا به عنوان یک بیزنس ارائه دهنده سرویس‌های BNPL به این موضوعات (قبل از وقوع) فکر کنیم و راه حلهای فردی، سازمانی و تبلیغاتی رو پیش بگیریم بسیار مهمه. در سرخط ماجرای موضوعی نبودن حداقل این آورده را دارد که از تجربیات پیشروها بشود استفاده کرد.

موضوعی که می‌خوام ازش صحبت کنم در نوشته‌های خانم Elin Helander یک متخصص علوم اعصاب و مدیر ارشد علمی موسسه Dreams هست ایشون با نگاهی نقادانه به موضوع سرویس‌های BNPL پرداخته و معتقده که اگرچه مزایای آشکاری برای وام‌های قابل دسترس‌تر وجود داره (آن هم برای کشوری مثل کشور ما با اوضاع نابسامان اقتصادی و روند و رشد بی‌رویه قیمت‌ها) که به توسعه و رشد بسیاری از مشاغل کمک کرده، اما همه از این انقلاب مالی خوشحال نیستند. در واقع، برخی از کارشناسان نگران هستند که چنین وام هایی که به راحتی در سطح مصرف کننده قابل دسترسی هستند، می توانند به طور بالقوه مضر باشند. هلندر می‌گه گرایش به سمت طرح‌های خرید حالا – پرداخت بعد (BNPL) که در سال‌های اخیر به مرز انفجار (در کشورهای پیشرو) رسیده، می‌تونه به مشکلات جدی منجر بشه چرا که مصرف‌کنندگان نسل جوان را هدف قرار داده و فرهنگ بدهی را تبلیغ می‌کند.

ایشون در توضیح بیانیه‌اش میگه: “در اقتصاد رفتاری، مردم اغلب رویکرد «زیان‌گریز» دارند، به این معنی که آنها تمایل دارند از ضرر اجتناب کنند تا به دست آوردن سود.”

مفهوم ضرر‌گریزی توضیح میده که چرا وقتی چیزی می‌خریم و مجبور به پرداخت از حساب خودمون هستیم، لحظه‌ای درد روحی ایجاد میشه. بازاریابان از این مفهوم استفاده می‌کنند تا با از بین بردن درد ناشی از فرآیند خرید، مشتریان جوان را جذب کنند و به مردم این حس کاذب را بدن که چیزی را «رایگان» خریدن.

ایشون معتقده که «در زمانی که مردم به دلیل همه‌گیری کرونا، اضطراب مالی زیادی را تجربه می‌کنند، بانک‌ها وظیفه دارند از رفاه مشتریان خود مراقبت کنند. آنها باید بر کمک به کاربران خود در پس انداز پول تمرکز کنند، آن را سرمایه‌گذاری کنند و آنها را تشویق کنند که به جای ارائه راه‌های بیشتر برای بدهی، مراقب آینده مالی خود باشند. و آنها باید اکنون اقدام کنند، نه در پنج سال آینده.»

هلندر مخالف دادن وام نیست، اما معتقده نحوه انجام آن باید مسئولانه باشد و مراقب خطراتی که بدهی‌های ناسالم و «مشکلات طرح‌های BNPL» برای وام‌گیرندگان ایجاد می‌کنه باشیم.

خلاصه اینکه تعداد جوانانی که روز به روز با مشکلات بدهی مواجه خواهند شد بیشتر میشه و یکی از دلایل اون وام‌دهی آنلاینه، تفکر به این موضوع می‌تونه در تعریف و عرضه سرویس‌های اعتبار و وام‌دهی مشتری محور و آینده‌نگر ما رو به ارائه سرویس‌های کاملتری برسونه و امیدوارم این نوشته صرفا به عنوان بیان یکی از چالش‌های مشتری محوری در تعریف و عرضه این دست سرویس‌ها قرار بگیره و به ما فعالین این حوزه دید جامع‌تری را بدهد.

به عنوان نمونه راهکار بیزینس ما برای بدهکاران این حوزه به جای رویکردهای قهری چی می‌تونه باشه؟

حساب بانکی مشترک

Joint bank account

حساب بانکی مشترک

 

بررسی سرویس‌های جدید بانکی اوایل جزو دغدغه‌هام بود و الان جزو علاقمندیهام شده، بعضا با دیدن هر سرویس جدیدی در داکیومنتهای مختلف و یا تست اونها در اپلیکیشنهای قابل دسترس، لذت زیاد همراه با تاسفی وجودم رو می‌گیره، این موضوع که دنیا با سرعت و البته مهمتر از اون با کیفیته سرویس‌های جدید و راحتتر هست و ما در کشورمون، در شرکتهامون، در تیم‌هامون و خودمون به دنبال بدیهیات و موضوعات پیش پا افتاده روزها و روزها در حال چرخیدن به دور خودمون هستیم آدم رو به مرزهای ناامیدی نزدیک می‌کنه.

آخرین مطلبی که از بانک استارلینگ می‌خوندم در مورد حساب مشترک بانکی بود که به قول خودشون یک سرویس Sofa-based set up ارائه کردند، یعنی روی کاناپه لم میدی و با اپلیکیشنت در کمال راحتی و با کمترین زمان این حساب مشترک رو ایجاد و مدیریت می‌کنی. چطوری؟

اول باید بگم این نوع حساب در حال حاضر در بانکهای ایران ارائه میشه و یک حساب بانکیه که به عنوان نمونه کاربرانش می‌تونن زوجها و یا شرکای تجاری و یا حتی دوستان صمیمی و هم‌خانه که هزینه‌های مشترک مداومی دارند باشند و هر یک از طرفین بر روی این حساب مشترک صاحب یک کارت مستقل بانکی خواهند شد هر دو نفری که در حساب مشترک فهرست شدن می تونن دریافت کننده ها را تنظیم کنن، پرداخت ها را انجام بدن و از حساب خرج کنن.

نکته مهم در این حسابها این هست که به فردِ هم‌حساب باید اعتماد کافی داشته باشید و در مورد هزینه‌کرد، پس‌انداز و محل هزینه‌ها به توافق رسیده باشید از نکته‌های دیگرش هم اینه که رتبه اعتباری این دو نفر به نوعی به هم گره می‌خوره یا به اصلاح لینک میشه، بنابراین باید پیش از هم حساب شدن در مورد رتبه‌های اعتباری همدیگه و عواقب لینک شدن رتبه‌هاشون هم مطلع باشند.

کاری که استارلینگ کرده اینه که از طریق اپلیکیشن موبایلیش قابلیت ایجاد این حساب مشترک، اعمال تنظیمات مدیریت حساب رو به راحتی ایجاد کرده. از مزایای این حساب و کارتهای مشترک روی اپلیکیشن بانکی این هست که دو طرف بلافاصله با اعلانهایی که بر روی اپ بانکی خودشون دریافت می‌کنن از ریز خرج کرد همدیگه آگاه می‌شن و جزئیات هزینه‌ای فرد دیگر رو در هر رده کالایی یا خدمت می‌تونن ببینن.

معنای شکست و پیروزی در استارتاپ و شرکت بزرگ!

 

یک پروژه در یک شرکت جا افتاده، قدیمی و بزرگ و یک استارتاپ تعریف میشه، هر کدوم از این دو نقاط قوت و نقاط ضعف خودشون رو دارن
نقاط قوت شرکتهایبزرگ در ابتدای راه می‌تونه زمان شروع، تطبیق، یادگیری و انجام رو کوتاهتر و رسیدن به موفقیت رو سریعتر کنه و اگر این اتفاق بیفته یعنی تا اینجا خوب عمل کرده اما نقاط ضعف این شرکتها می‌تونه اونها رو در همین نقطه خاموش کنه
استارتاپها به دلیل نقاط ضعفشون زمان شروع، تطبیق، یادگیری و پیشرفت رو در ابتدای کار کندتر سپری می‌کنند و براساس نقاط قوتشون به موفقیت هر چند دیرتر می‌رسند اما اگر به موفقیت برسند یعنی تا اینجا خوب عمل کردند
حالا از این جا به بعد مهم میشه، در مسیر موفقیت کدامیک جهش‌های سریعتر، نوآورانه‌تر وکاراتری را خواهد داشت؟
این نمونه رو بیاریم و در نمونه‌های ارائه دهنده خدمات بانکی و پرداختی سال و ماههای گذشته مپ کنیم، چه استارتاپهایی که ایده‌های خلاقانه و نمونه‌های اولیه موفقیت آمیز دادند اما جهش‌های بلند رو تجربه نکردند تا جایی که شرکتهای بزرگ و کُند به اونها رسیدند و حتی با اصلاح ساختار از اونها پیشی گرفتند
برعکس چه استارتاپهایی که بعد از گذران زمان نهفته‌ی شکستهای ریز و درشت به موفقیتهای چشم‌گیر و گام‌های بلندی در مسیر رسیدند و گوی موفقیت رو از خیل شرکتهای قدیمی و بزرگ ربودند
فضا برای هر دو گروه مهیاست اگر محدود به اسامی نباشیم و با استراتژی، به روز و موثر به سمت جلو حرکت کنیم
ما در این نمونه منظورمون شرکتهای بزرگی که به تعریف ایده (پروژه) یا انجام موفقیت آمیز فاز اول نرسیدند نیست … این نکته مهمیه

نگاهی فلسفی به ویژگی‌های یک محصول

در مسیر محل کارم که در یکی از محله‌های قدیمی تهران قرار گرفته، کم نیست روزهایی که چشمم به تابلوهایی قدیمی از سر در مغازه‌ها و کوچه‌ها می‌افتد و بعضا مکث کوتاهی می‌کنم و جدای از لذتی که از سیر در تار و بود و جزئیات آنها می‌برم به صورت ناخودآگاه مقایسه‌ای بین گذشته و حال هم در ذهنم می‌کنم.

چند روز پیش این تابلو که در سر در مغازه‌ای در خیابان طالقانی تهران که گویا سالهاست بسته است و احتمالا برای دهه ۱۳۴۰ و یا ۱۳۵۰ شمسی است نظرم رو جلب کرد، معرفی تلویزیون رنگی بلموند مجهز به دستگاه کنترل از راه دور با ۱۶ کانال و ۲۳ برنامه و کانال‌یاب تمام اتوماتیک. احتمالا اینجا نمایندگی شرکت بلموند است و ویژگیهای تاپ‌ترین محصولش را در سر در مغازه برای معرفی قرار داده است.

 اینجا نقطه‌ایست که می‌شود مفهوم جمله “در گذشته زندگیها راحت‌تر بود” رو متوجه شد، انتخابهای محدود، ویژگیهای محدود، راحت میشد با اطمینان خاطر جزئیات یک محصول را تابلو کنی بر سر در مغازه‌ات و تا چندین سال خیالت راحت باشه که قرار نیست هیچ تغییری اتفاق بیفتد.

این ویژگی را بسط بدهیم به سایر ویژگیها و محصولات، این روزها مدام در معرض آپدیت محصولات و قابلیت‌ها و تکنولوژیها هستیم و درد آپدیت بودن درد بسیاری از ماست که علی رغم همه‌ی دوندگیها باز به آن نمی‌رسیم. جدای از فعال بودن در یک صنعت به صورت تخصصی، به عنوان یک انسان در جامعه انسانی به شدت نیازمند به‌روز‌رسانی مداوم هستیم در لوازم خانگی، در مد و پوشاک، در تفریحات و سفر، ماشین، موبایل و اپلیکیشن‌های مختلف تا خوراکی‌ها و میوه‌ها و سبزیجات و همه‌ی چیزهای دیگر روزمره‌امان.

هنوز درگیر و دار و کلنجار رفتن با دیجیتالی شدن هستیم که دنیای رمزارزها و بلاکچین و زندگی در دنیای مجازی متاورس نوید تغییرات به واقع عجیب و غریبی را در آینده‌ای نزدیک می‌دهد، به نظر می‌رسد در مرحله‌ای از زندگی انسانی هستیم که نیاز به یک تکنولوژی (نمی‌گویم جهش) برای افزایش قابلیت یادگیری هستیم چرا که در زمان ۲۴ ساعته هر روزه ، که نیمی از آن به خواب و امور اجباری روزمره می‌گذرد توان این حجم از یادگیری و کاربردی کردن آن، امری شدنی نیست و همین است که زندگی سخت شده است.

 

 

زنان فعال در صنعت فناوری‌های مالی ایران / زنان دنیای صفر و یک‌ها

زنان فعال در پرداخت

افتخار داشتم نام من در کنار سایر همکاران متخصص خانم فعال در صنعت فناوری‌های مالی ایران قرار بگیرد.

لینک مطلب در راه پرداخت

حضور یک بانک آمریکایی به عنوان اولین بانک در متاورس

JPMorgan بزرگترین بانک آمریکایی خبر از ایجاد یک سالن اختصاصی به نام Onyx در Decentraland ( اولین دنیای مجازی مبتنی بر بلاکچین) داده است و خود را به عنوان اولین اعطا کننده‌ی وام در متاورس معرفی کرده است. Onyx  به مجموعه خدمات مجاز مبتنی بر اتریوم این بانک اشاره دارد.

این بانک در کنار انتشار این خبر در مقاله‌ای به بررسی فرصت یابی مشاغل در دنیای متاورس پرداخته است. این مقاله نشان می‌دهد با گذشت زمان املاک مجازی می‌تواند در خدماتی مثل اعتبار، رهن و قراردادهای اجاره استفاده شود و مدیریت وثیقه در دنیای مجازی رونق خواهد گرفت. میانگین قیمت زمین در نیمه دوم سال ۲۰۲۱ دو برابر شده است و از ۶ هزار دلار به ۱۲ هزار دلار در ۴ سایت اصلی متاورس رسیده است، این ۴ سایت عبارتند از:

Decentraland, The Sandbox, Somnium Space and Cryptovoxels

منبع: https://www.coindesk.com/

کتابِ جمعه – بی حد و مرز

محیط رشد جایی است که در آن
🔹بقیه جلوتر از شما باشند
🔹شما دائما به چالش کشیده می‌شوی
🔹تمرکز شما رو به جلو است
🔹محیط تائید کننده است
🔹خارج از محدوده امنتان هستید
🔹هیجان زده بیدار می‌شوید
🔹دشمن شما نیست
🔹دیگران در حال رشدند
🔹افراد آرزوی تغییر دارند
🔹رشد کردن با الگوبرداری و توقع همراه است

اینها بخشی از یک فصل کتاب No limits: blow the cap off your capacity با عنوان ترجمه شده بی حد و مرز، حصار ظرفیت‌های خود را در هم بشکنید اثر جان سی. مکسول نویسنده، سخنران و کشیش آمریکایی از انتشارات آریاناقلم است.

جان مکسول یک کشیش هفتاد ساله است که در زمینه رهبری کتابهای زیادی نوشته، در این کتاب هم ماحصل تجربیاتش رو برای بالا بردن ظرفیتهای انسانی (در همه زمینه‌ها نه تنها کار) بیان کرده. برحسب تجربه، سن، جنسیت، علاقه و میزان مطالعه برای هر کتاب میشه ارزشی تعیین کرد مثلا ممکنه شما مدام در حال خوندن کتابهای حوزه خود یاری باشید اون وقته که دیگه مطالب اکثر کتابها بعد از مدتی براتون تکراری میشه و لذت خوندن یک موضوع جدید یا ایده و چالش نو رو براتون نداشته باشه یا برعکس برای فرد دیگری همون کتاب بسیار پر محتوا و جالب توجه باشه برای همین نمیشه در مورد یک کتاب برای همه یک نسخه خاص پیچید

اما از دید من این کتاب ۳۴۳ صفحه‌ای امتیازات زیر رو میگیره

ظاهر و چاپ کتاب: ⭐⭐⭐⭐⭐
ترجمه کتاب: ⭐⭐⭐⭐⭐
روند پیشبرد مطلب و دسته بندی موضوعی: ⭐⭐⭐⭐⭐
به اندازه گویی:⭐⭐⭐⭐
بیان عمیق مطلب و میزان مفید بودن مطالب: ⭐⭐⭐

در کل اگر دوست دارید یک زمانی به زندگیتون از جنبه میزان رشد و راهکارهای رشد بیشتر، نگاه کنید این کتاب قابل توصیه است

اگر قدرت این را دارید که کاری که مجبور به انجامش هستید رو با کاری که خوب انجام می‌دید و کاری که دوست دارید انجام بدید در یک راستا قرار بدید، اون کار به شما انرژی میده. (ماکسول)

 

تجربه کاربری در یک محصول دارویی

تجربه کاربری در یک محصول دارویی

طبق تعریف آقای فیلیپ کاتلر محصول شامل سه لایه اصلی است، لایه درونی که شامل ارزشیست که به مشتری عرضه میشه، لایه میانی محصول واقعی یا همان ارزشیست که به صورت یک کالا یا سرویس درآمده است و لایه بیرونی ارزش‌های افزوده‌ایست که با عرضه آنها، مشتریان شما راضیتر و خوشحالتر و وفادارتر خواهند بود.

به تازگی از یک مکمل دارویی به صورت روزانه استفاده می‌کنم و در حین مصرف روزانه نظرم به چند نکته در طراحی این محصول جلب شد، این که من نیاز به مکمل دارویی دارم یعنی از لایه درونی سه ‌گانه آقای فیلیپ کاتلر گذر کردم، اینکه شرکت تولید کننده در قالب یک قرص به من یک محصول چند منظوره (ترکیبی از چند ویتامین و مواد مغذی) را عرضه کرده است، می‌شود گذر از لایه میانی و اما ظرایف طراحی در شکل و ظاهر و کاربری قرص، می‌شود همانها که در لایه بیرونی قرار می‌گیرد، در مقایسه نمونه‌های مشابه داخلی و خارجی اگر بخواهیم از موضوع کیفیت و کمیت این دو بگذریم تفاوتهای آشکاری در طراحی هر آنچه مرتبط با لایه بیرونی می‌شود هم وجود دارد.

اما من دراین نمونه خاص، سه ویژگی خوب (حداقل) دیدم که دوست داشتم به آنها اشاره‌ای کنم

اول: نوشته شدن توضیحات روی جلد و ارائه توضیحات و موارد هشدار در مصرف بود

دوم: ارائه نام محصول (حدسم بر این است که نام محصول نوشته شده) برای عزیزان نابینا به صورت خط بریل که واقعا این نکته بسیار مهمی است که در کمتر محصول دارویی آن را دیده‌ام

سوم: وجود خط پرفراژ با کیفیت بین هر یک ردیف قرص است، که به راحتی امکان فروش پکهای پنج‌تایی را فراهم می‌کند و با توجه به اندازه نسبیتا بزرگ ورق اصلی قرص، امکان تقسیم آن به سه تکه تمیز و بهداشتی (و احتمالا حمل راحتتر آن) را فراهم کرده است.

توجه به همین نکات ساده می‌تواند وجه تمایز خوبی را در دنیای شدیدا رقابتی این روزها برای تولیدکنندگان ایجاد کند.

 

و اما بیشتر در مورد من >>> https://zil.ink/leila.nazari

 

 

مدیریت و درونگرایی

یکی از کلیدی‌ترین نقش‌های مدیر محصول ایجاد ارتباطات مداوم با ذینفعان و تیم‌های مختلفه، حالا به این سوال فکر کنید که یک فرد درونگرا می‌تونه در نقش مدیر محصول موفق باشه؟ این سوالیه که به عنوان یک فرد متمایل به درونگرایی از خودم پرسیدم و می‌دونم چالش بسیاری از مدیران (محصول) دیگه هم می‌تونه باشه.

در تعریف من، درونگرا کسی است که قبل از نتیجه گیری یک موقعیت را عمیقاً تجزیه و تحلیل می‌کنه و دوست داره قبل از بیان هر نظری، افکاری ساختارمند داشته

و اما پاسخ، واقعیت اونه که پاسخ مشخصی به این سوال نمیشه داد، چون درون‌گراها (مثل برونگراها) ویژگیهای خاص دیگه‌ای دارند که می‌تونه اونها رو به یک مدیر موفق تبدیل کنه اگر از این ویژگیهای منحصر به فردشون به درستی بتونن استفاده کنن، البته این موضوع که فرد در کدوم نقطه از درونگرایی (به لحاظ شدت) قرار گرفته هم نکته مهمیه (تصویر رو ببینید)

خوب تجربه‌های من و همکارای شبیه من به این نتایج رسیده که:

اول اینکه به نقاط قوت خودتون به عنوان یک درونگرا آگاه باشید، نقاط قوتی مثل: حاضر در موقعیت ها بودن، خود شروع کننده بودن، تحلیلگر بودن، به دنبال ایجاد ارزش افزوده‌ بودن، دیدن آنچه دیگران کمتر به آن توجه می‌کنند و مدیریت زمان و انرژی.

حالا چطور از این نقاط قوت در جهت مدیریت موقعیت‌ها میشه استفاده کرد؟

  • جلسات خودتون را از قبل برنامه‌ریزی کنید
  • برنامه و اهداف روزانه داشته باشید
  • برای جلسات بزرگتر و در موضوعات حساستر دستور جلسه تعیین کنید
  • با توجه به اینکه تمایل به صحبتهای فی‌البداهه و یا غیر دقیق برای شما سخته، از ارائه‌ها برای کمک به نشون دادن کارهای بزرگی که انجام دادید استفاده کنید
  • فکرهاتون را با هم تیمی‌هاتون به اشتراک بذارید، این مسئله از ایجاد تلقی‌های منفی نسبت به شما جلوگیری می‌کنه
  • با توجه به علاقه شما به جزئی‌.گویی، با آگاهی سعی کنید حد میانه را (از کلی گویی و جزئی گویی) در نظر بگیرید
  • در هنگام بیان موضوعات به دیگران به جای تمرکز بر آن چه خودتان می‌پسندید به اینکه شنونده‌ها چه چیزی می‌پسندد تمرکزکنید
  • مهارتهای گوش دادن قطعا یکی از ابرقدرت های شماست! از اون به نفع خودتون استفاده کنید و کسی باشید که واقعاً در طول جلسات گوش میده. به غیر از آن، این مهارت کاملاً با نقش PM بودن مطابقت داره، چون شما اساساً در تمام روز به صحبت‌های تیم‌های مختلف، نگرانی‌ها و نیازهای آنها گوش می‌دید
  • از موضوع تحلیلگر و متفکر بودن به نفع خودتون به عنوان یک PM استفاده کنید، PM های کنجکاو معمولاً کسانی هستند که می تونن بیشترین ارزش را برای محصول ایجاد کنند. بنابراین، از این ویژگی برای پرسیدن سؤالاتی استفاده کنید که به طور طبیعی در ذهن شما ظاهر می شود

و در آخر اینکه، زمان آرومی رو برای خودتون در طول روز پیدا کنید، درونگراها قطعاً زمانی بهتر عمل می‌کنند که زمان و فضای خودشون رو برای تفکر در اختیار داشته باشن. در این زمان به کار، ایده ها و پروژه های خودتون فکر کنید. ساکت بودن برای شما بسیار مهمه چون باعث میشه ذهن شما دوباره ساختار خودش رو پیدا کنه

چارچوب دات

اصولا انسان موجود پیچیده‌ایست و طبقه‌بندی و دسته‌بندی انسان‌ها به اشکال
و انواع مختلف کار بسیار سختی است. اما درخصوص همکاری و انتخاب همکار به هر حال ناگزیر از انتخاب هستیم و براساس معیارهای زیادی که برای خودمان و شرکتمان داریم دست به انتخاب همکار و یا شرکتی جهت همکاری می‌زنیم
چارچوب دات (جدول زیر) و نتیجه‌گیری ستون آخر این چارچوب، ماحصل نظرات و تجربیات شخصی من است و حتما که می‌شود عوامل زیاد دیگری را هم در آن وارد کرد


زنهار از “نمی‌شودها” و مراقبت بابت “می‌تواند بشودها” و گرایش بسیار به سمت “می‌شودها”
این نکته تیز را هم باید بگویم قدم اول برای سنجش درست موقعیت همکاری، سنجش وضعیت خودمان در این چارچوب است، یعنی آگاهی از آن چه به واقع هستیم!!!!!!!