حساب بانکی مشترک

Joint bank account

حساب بانکی مشترک

 

بررسی سرویس‌های جدید بانکی اوایل جزو دغدغه‌هام بود و الان جزو علاقمندیهام شده، بعضا با دیدن هر سرویس جدیدی در داکیومنتهای مختلف و یا تست اونها در اپلیکیشنهای قابل دسترس، لذت زیاد همراه با تاسفی وجودم رو می‌گیره، این موضوع که دنیا با سرعت و البته مهمتر از اون با کیفیته سرویس‌های جدید و راحتتر هست و ما در کشورمون، در شرکتهامون، در تیم‌هامون و خودمون به دنبال بدیهیات و موضوعات پیش پا افتاده روزها و روزها در حال چرخیدن به دور خودمون هستیم آدم رو به مرزهای ناامیدی نزدیک می‌کنه.

آخرین مطلبی که از بانک استارلینگ می‌خوندم در مورد حساب مشترک بانکی بود که به قول خودشون یک سرویس Sofa-based set up ارائه کردند، یعنی روی کاناپه لم میدی و با اپلیکیشنت در کمال راحتی و با کمترین زمان این حساب مشترک رو ایجاد و مدیریت می‌کنی. چطوری؟

اول باید بگم این نوع حساب در حال حاضر در بانکهای ایران ارائه میشه و یک حساب بانکیه که به عنوان نمونه کاربرانش می‌تونن زوجها و یا شرکای تجاری و یا حتی دوستان صمیمی و هم‌خانه که هزینه‌های مشترک مداومی دارند باشند و هر یک از طرفین بر روی این حساب مشترک صاحب یک کارت مستقل بانکی خواهند شد هر دو نفری که در حساب مشترک فهرست شدن می تونن دریافت کننده ها را تنظیم کنن، پرداخت ها را انجام بدن و از حساب خرج کنن.

نکته مهم در این حسابها این هست که به فردِ هم‌حساب باید اعتماد کافی داشته باشید و در مورد هزینه‌کرد، پس‌انداز و محل هزینه‌ها به توافق رسیده باشید از نکته‌های دیگرش هم اینه که رتبه اعتباری این دو نفر به نوعی به هم گره می‌خوره یا به اصلاح لینک میشه، بنابراین باید پیش از هم حساب شدن در مورد رتبه‌های اعتباری همدیگه و عواقب لینک شدن رتبه‌هاشون هم مطلع باشند.

کاری که استارلینگ کرده اینه که از طریق اپلیکیشن موبایلیش قابلیت ایجاد این حساب مشترک، اعمال تنظیمات مدیریت حساب رو به راحتی ایجاد کرده. از مزایای این حساب و کارتهای مشترک روی اپلیکیشن بانکی این هست که دو طرف بلافاصله با اعلانهایی که بر روی اپ بانکی خودشون دریافت می‌کنن از ریز خرج کرد همدیگه آگاه می‌شن و جزئیات هزینه‌ای فرد دیگر رو در هر رده کالایی یا خدمت می‌تونن ببینن.

معنای شکست و پیروزی در استارتاپ و شرکت بزرگ!

 

یک پروژه در یک شرکت جا افتاده، قدیمی و بزرگ و یک استارتاپ تعریف میشه، هر کدوم از این دو نقاط قوت و نقاط ضعف خودشون رو دارن
نقاط قوت شرکتهایبزرگ در ابتدای راه می‌تونه زمان شروع، تطبیق، یادگیری و انجام رو کوتاهتر و رسیدن به موفقیت رو سریعتر کنه و اگر این اتفاق بیفته یعنی تا اینجا خوب عمل کرده اما نقاط ضعف این شرکتها می‌تونه اونها رو در همین نقطه خاموش کنه
استارتاپها به دلیل نقاط ضعفشون زمان شروع، تطبیق، یادگیری و پیشرفت رو در ابتدای کار کندتر سپری می‌کنند و براساس نقاط قوتشون به موفقیت هر چند دیرتر می‌رسند اما اگر به موفقیت برسند یعنی تا اینجا خوب عمل کردند
حالا از این جا به بعد مهم میشه، در مسیر موفقیت کدامیک جهش‌های سریعتر، نوآورانه‌تر وکاراتری را خواهد داشت؟
این نمونه رو بیاریم و در نمونه‌های ارائه دهنده خدمات بانکی و پرداختی سال و ماههای گذشته مپ کنیم، چه استارتاپهایی که ایده‌های خلاقانه و نمونه‌های اولیه موفقیت آمیز دادند اما جهش‌های بلند رو تجربه نکردند تا جایی که شرکتهای بزرگ و کُند به اونها رسیدند و حتی با اصلاح ساختار از اونها پیشی گرفتند
برعکس چه استارتاپهایی که بعد از گذران زمان نهفته‌ی شکستهای ریز و درشت به موفقیتهای چشم‌گیر و گام‌های بلندی در مسیر رسیدند و گوی موفقیت رو از خیل شرکتهای قدیمی و بزرگ ربودند
فضا برای هر دو گروه مهیاست اگر محدود به اسامی نباشیم و با استراتژی، به روز و موثر به سمت جلو حرکت کنیم
ما در این نمونه منظورمون شرکتهای بزرگی که به تعریف ایده (پروژه) یا انجام موفقیت آمیز فاز اول نرسیدند نیست … این نکته مهمیه